معنی ریس بکردن - جستجوی لغت در جدول جو
ریس بکردن
سیخ شدن موی تن در اثر چندش
ادامه...
سیخ شدن موی تن در اثر چندش
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر ریسک کردن
ریسک کردن
سیجیدن اقدام کردن به امری که احتمال خطری در آن باشد
ادامه...
سیجیدن اقدام کردن به امری که احتمال خطری در آن باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر پریس کردن
پریس کردن
Braid
ادامه...
Braid
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر ریسک کردن
ریسک کردن
Risk
ادامه...
Risk
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر ریست کردن
ریست کردن
Reset
ادامه...
Reset
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر ریسک کردن
ریسک کردن
ریسک کَردَن
risquer
ادامه...
risquer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر پریس کردن
پریس کردن
پَریس کَردَن
tresser
ادامه...
tresser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر ریست کردن
ریست کردن
ریست کَردَن
réinitialiser
ادامه...
réinitialiser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر پریس کردن
پریس کردن
پَریس کَردَن
vlechten
ادامه...
vlechten
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر پریس کردن
پریس کردن
پَریس کَردَن
trançar
ادامه...
trançar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر ریست کردن
ریست کردن
ریست کَردَن
restablecer
ادامه...
restablecer
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر ریسک کردن
ریسک کردن
ریسک کَردَن
arriesgar
ادامه...
arriesgar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر پریس کردن
پریس کردن
پَریس کَردَن
trenzar
ادامه...
trenzar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر ریست کردن
ریست کردن
ریست کَردَن
ripristinare
ادامه...
ripristinare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر ریسک کردن
ریسک کردن
ریسک کَردَن
rischiare
ادامه...
rischiare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر پریس کردن
پریس کردن
پَریس کَردَن
intrecciare
ادامه...
intrecciare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر ریست کردن
ریست کردن
ریست کَردَن
redefinir
ادامه...
redefinir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر ریسک کردن
ریسک کردن
ریسک کَردَن
riskeren
ادامه...
riskeren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر ریسک کردن
ریسک کردن
ریسک کَردَن
arriscar
ادامه...
arriscar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر پریس کردن
پریس کردن
پَریس کَردَن
编辫子
ادامه...
编辫子
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر ریست کردن
ریست کردن
ریست کَردَن
重置
ادامه...
重置
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر ریسک کردن
ریسک کردن
ریسک کَردَن
冒险
ادامه...
冒险
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر ریست کردن
ریست کردن
ریست کَردَن
resetować
ادامه...
resetować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر ریسک کردن
ریسک کردن
ریسک کَردَن
ryzykować
ادامه...
ryzykować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر پریس کردن
پریس کردن
پَریس کَردَن
pleść
ادامه...
pleść
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر ریست کردن
ریست کردن
ریست کَردَن
скинути
ادامه...
скинути
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر ریسک کردن
ریسک کردن
ریسک کَردَن
ризикувати
ادامه...
ризикувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر پریس کردن
پریس کردن
پَریس کَردَن
плести косу
ادامه...
плести косу
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر ریست کردن
ریست کردن
ریست کَردَن
zurücksetzen
ادامه...
zurücksetzen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر ریسک کردن
ریسک کردن
ریسک کَردَن
riskieren
ادامه...
riskieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر پریس کردن
پریس کردن
پَریس کَردَن
flechten
ادامه...
flechten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر ریست کردن
ریست کردن
ریست کَردَن
сбросить
ادامه...
сбросить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر ریسک کردن
ریسک کردن
ریسک کَردَن
рисковать
ادامه...
рисковать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر پریس کردن
پریس کردن
پَریس کَردَن
плести косу
ادامه...
плести косу
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر ریست کردن
ریست کردن
ریست کَردَن
opnieuw instellen
ادامه...
opnieuw instellen
دیکشنری فارسی به هلندی